خاطرهٔ شهر (بازخوانی سینماتو گرافیک شهر ایرانی دهههای ۱۳۴۰-۱۳۵۰)
پیوند میان شهر و سینما پیوندی است دو سویه و مستحکم با قدمتی بیش از یک سده، سینما از نخستین روزهای پیدایش خود –اواخر قرن نوزدهم- تاکنون، همواره خود را در نسبت با شهر و فضاهای شهری تعریف کرده است. درک عمیق و دقیق رابطه چندسویه شهر و سینما، هر دو به عنوان پدیدههای نو، نمیتواند از درک مفاهیم نووارگی (مدرنیته)، نوآوری (مدرنیسم) و نوپردازی (مدرنیزاسیون) زمانه غافل باشد و هرگونه کنکاش و کاوشی در رابطه شهر و سینما بدون ملحوظ داشتن این مؤلفههای کلیدی ناقص و نادقیق خواهد بود.
سینما، با داشتن قابلیتهایی چون نزدیکتر آوردن اشیاء دور، بزرگ جلوه دادن نادیدنیها، آهسته کردن یا سرعت بخشیدن کنشها، کنار هم نهادن تصاویر به واسطهٔ مونتاژ و تکرار بی پایان فرایندی واحد، امکاناتی جدید در ادراک تازهای از شهر و زندگی شهری، و از آن ره، فضا و زمان را فراهم میآورد: ادراکی که به نوبهٔ خود به خلق و ایجاد شکلهای کالبدی جدید در محیط انسان ساخت و ارتباطات اجتماعی نوآور منجر شده و آرمانهای زیبا شناختی نو را سبب میشوند. با چنین نگاهی، کتاب حاضر بر آن است تا پیوندهای چندسویه شهر و سینما و نووارگی (مدرنیته) را از دریچه سینمای ایران، در مقطع ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷، بازخوانی کند. این کتاب درپی دیدن دوباره شهر ایرانی از درون فیلمهای سینمایی دورانی سپری شده است. مسألهٔ اصلی در این جا بررسی و تبیین چگونگی حضور شهر و بازنمایی آن در آثار سینمایی پیش از انقلاب است، با این پرسشها:
آیا شهر ایرانی، یا فراتر، زندگی شهری ایرانی، در دل تصاویر سینمایی فیلمهای پیش از انقلاب حضور دارد؟ اگر حضور دارد، این چگونه حضوری است؟ پس زمینه است یا پیش زمینه؟ نقش جنبی دارد یا از شخصیتهای اصلی فیلم است؟ نسبت این شهر و آن زندگی شهری با نووارگی (مدرنیته)، نوآوری (مدرنیسم) و نوپردازی (مدرنیزاسیون) اعمال شده، چگونه است؟ آیا تصاویر ثبت شده بیانگر سویههای مثبت و آرمانی نووارگی (مدرنیته) است یا وجوه منفی و مخرب آن را نیز تجسم میبخشد؟ آیا یکی از رایجترین گفتمانهای دهههای چهل و پنجاه خورشیدی، یعنی بازگشت به اصل، در این فیلمها و تصاویر برداشت شده، پژواکی دارد؟
کتاب حاضر این پرسشها را میکاود و میکوشد تا دست کم تصویری بیش و کم روشن از شهر و زندگی شهری به نمایش درآمده در این فیلمها را تشریح کند، زمینه و زمانه را در کنار هم ببیند و شهر ایرانی این دوران را در چارچوب نووارگی ایرانی زمانه بازخوانی کند.