
نوشته : هرولد شونبرگ
ترجمه : پرتو اشراق
پیانو کیفیت و منش موسیقی را از درون و بیرون تغییر داد. هنگامی که درنیمه قرن هجده در عرصه موسیقی ظاهر شد نگرش و ادراک آهنگسازان را عوض کرد بر ارکستراسیون ، هارمونی ، رنگ آمیزی و تصنیف و اجرای آثار تأثیر چشمگیری نهاد و بعد یک تحول همه جانبه به دنبال آورد . با ظهور این ساز نو موسیقی اروپا از بن تغییر کرد ، به خصوص در آهنگسازی و رنگ آمیزی قدمی بلند به سوی تکامل آهنگین و نفوذ احساس و ادراک در بطن موسیقی برداشت ؛ و این به واقع یک جهش بود.از این رهگذر نوازندگان فرزانه ای به وجود آمدند که با شیوۀ مخصوص به خود رمز و راز نهفته در آثار مصنفان بزرگ را از لابه لای ورق های نت بیرون کشیدند و موسیقی واقعی را به گوش مردم رساندند . از آنن دوره تا کنون بیش از دو قرن می گذرد . کیفیت آثار و شیوۀ نواختن آن ها به لحاظ این ساز شگفت انگیز میان پیانو فورته و پیانیسیمو متغیر بوده ، از همان آغاز ارکسترها ، رهبران و آهنگسازان آن را با میل و رغبت پذیرفتند .
مطبوعات آمریکایی و اروپایی کتاب حاضر را یکی از مهم ترین تألیفات دنیای موسیقی قلمداد کرده اند ، که از موزار آغاز می شود و به وان کلیبرن ختم می گردد پیانو سازی بزرگ و زهی بود که با چکش های ظریف مکانیکی به صدا در می آمد . اختراع آن را به یک ایتالیایی که سازندۀ هارپسیکورد بود ، نسبت می دهند . این شخص که در خدمت شاهزاده فردیناند دومدیچی بود وقتی در ۱۷۰۹ اولین طرح های فنی را تهیه می کرد احتمالاً نمی دانست چه تحول عظیمی در جهان موسیقی به وجود خواهد آورد . در اوال قرن ۱۹ موزار و کلمنتی ، دو رقیب سرسخت شیفته آن شدند و تا آخر عمر رهایش نکردند.
بررسی این کتاب در روزنامه شرق
داستانِ ساز موسیقیدانها
هر شخصی در دنیا که موسیقی را آکادمیکوار میآموزد و میشناسد، پیانو هم میداند چون نوازندگی این ساز در رشته آهنگسازی اجباری است. شاید کمتر کسی از میان این همه آهنگساز و پیانیست بداند که دقیقاً ۳۰۰ سال پیش مرد ۴۴ساله ایتالیایی وقتی به دربار شاهزاده فلورانس راه یافت، سازی ساخت که اکنون مهمترین ساز در رشته موسیقی و آهنگسازی است. بارتولومیو کریستوفری¹ که متخصص ساختن هارپسیکورد بود در سال ۱۷۰۹ این ساز را اختراع کرد. در این ساز نو چکشهایی وجود داشت که با کلید به حرکت درمیآمد و سیمهایی را به صدا درمیآورد. مخترعش آن را «سازی با صدای آرام و بلند» نامید. یعنیسازی که هم صدای نرم و ضعیف داشت هم صدای بلند و قوی. هرولد شوئنبرگ در کتاب «سرگذشت پیانو»، تولد تا مرگ این ساز زیبا را نوشته است؛ اینکه این ساز در ابتدا با شیوه تکنوازی و توسط افرادی چون یوهان سباستین باخ و پسرش نواخته شد و بعدها بتهوون نابغه اندیشههای ارکسترالش را بر این ساز پیاده کرد. اگر پیش از بتهوون موسیقیدانها و پیانیستها معتقد بودند پیانو از خود موسیقی مهمتر است، بتهوون با اندیشههای ارکسترالش بر این تفکر خط پایانی کشید. بخشی مهم از «سرگذشت پیانو» به «لیست» آن دیوانه پیانیست (پیانیست دیوانه) مربوط است. شوئنبرگ با انتخاب عنوان «رعد، برق، مسمریسم، سکس» وارد بحث توصیفی موسیقی لیست میشود: «وقتی لیست پیانو مینواخت خانمها به جای دستهها یا شاخههای گل، جواهرات خود را روی صحنه پرتاب میکردند. در سرمستی فرو میرفتند و گاهی هم غش میکردند. آنان که غش نکرده بودند دیوانهوار به صحنه هجوم میبردند.
بر سر دستکشهای سبزرنگی که عمداً روی پیانو جا میگذاشت به جان هم میافتادند و اگر دستشان میرسید ته سیگارش² را برمیداشتند و تا هنگام مرگ حفظ میکردند…» نویسنده با توصیفهای عجیب و غریبی از این دست لیست را معرفی میکند و پس از آن مکتب او و شاگردانش را وصف میکند. البته بلافاصله به معرفی بزرگترین رقیب و کسی که لیست او را «دشمن» خطاب کرده میپردازد: هنگامی که لیست با ژستهای وحشیانه پهنه کلیدها را میپیمود، «زیگیسموند تالبرگ» راست، موقر و سنگین مینشست و با کمترین حرکت منویات خود را بر ساز اعمال میکرد.³ «سرگذشت پیانو» که از نوازندگانی چون باخ و موتزارت آغازیده و به معاصران رسیده، برای علاقهمندان به پیانو در ایران – با توجه به بحث همیشگی «پیانوی ایرانی» در میان آنان – بسیار مفید است. ۶۴۴ صفحه دارد و ۹۵۰۰ تومان است.
*نشر ناهید، هرولد شوئنبرگ
ترجمه: پرتو اشراق
پینوشت: ……………………………………………..
۱- یکی از پیانوهای دستسازش را میتوانید در موزه متروپولیتن نیویورک از نزدیک ببینید.
۲- بعید است کسی بتواند همزمان پیانو بزند و سیگار بکشد.
۳- تالبرگ این وقار را مدیون کشیدن چپق ترکی دستهدراز حین تمریناتش بود.( ص ۲۴۵)