:::: منو ::::

انتشارات ناهید

معرفی کتاب های منتشر شده

پست طبقه بندی / رمان ، داستان کوتاه

  • آوریل 24 / 2013
  • ۳
رمان ، داستان کوتاه, رمان‌های ترجمه

منم کلودیوس

کتاب منم کلودیوس، نوشتهٔ رابرت گریوز، ترجمهٔ فریدون مجلسی

منم کلودیوس

رابرت گریوز

ترجمهٔ فریدون مجلسی

رابرت گریوز، نویسندهٔ منم کلودیوس، استاد بزرگ تاریخ و ادبیات یونانی و لاتین، و از برترین ادیبان، شاعران و اسطوره شناسان بریتانیا و جهان در قرن بیستم است. تاکنون پنج کتاب بزرگ از آثار او، یعنی: منم کلودیوس، خدایگان کلودیوس، اسطوره‌های یونانی و لاتین، قیصر و کسری ] کُنت بلیزاریوس[، و عیسای پادشاه به فارسی ترجمه شده است.

منم کلودیوس ــ داستان سزارها، از یولیوس سزار تا سزار نرون ــ بدون تردید بزرگترین اثر گریوز است که در اروپا و آمریکا بیش از صدبار تجدید چاپ شده است. داستان کتاب بازتاب جنبه‌هایی از دورانی بس جالب و عبرت انگیز در تاریخ تمدن بشر است. این دوره ــ همزمان با میلاد مسیح ــ از سویی فرازی در پیشرفت‌های فلسفی، علمی، ادبی، هنری، صنعتی و بازرگانی به شمار می‌آید، و از سویی نشیبی از لحاظ انحطاط اخلاقی و بی اعتبار شدن ارزش‌ها و حقوق و آزادی‌های انسانی است. گریوز رمان تاریخی و مستند خودش را به صورت داستانی جذاب نوشته است که در ردیفی بالا در شمار صد کتاب برگزیده ادبیات انگلیسی در قرن بیستم قرار دارد!

نوشته‌هایی درباره‌ی «منم کلودیوس»

روزنامه اعتماد، شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۲

به مناسبت تجدید چاپ و ویرایش جدید کتاب «خدایگان کلودیوس» اثر رابرت گریوز

ایران و روزگار سزارها

فریدون مجلسی

رابرت گریوز، ادیب، نویسنده، مورخ و زبانشناس نامدار،‌ در کتاب منم کلودیوس، با توجه به آثار باقیمانده از کلودیوس سزار، ناپسری امپراتور سزار اکتاویوس اگوستوس، نخستین امپراتور روم، ‌قلم را به او سپرده و اثر بزرگ و کلاسیک خود را به روایت سزارکلودیوس، پنجمین سزار از شش سزار نامدار و بدنام نوشته است. اثر بزرگی که برای فرهیختگان اروپایی بسیار جالب است زیرا بخش مهم و موثری از تاریخ مشترک آنان را تشکیل می‌دهد. اما برای ایرانیان نیز نباید خالی از لطف باشد ‌زیرا علاوه بر آشنایی دست اول با تاریخ و وضعیت سیاسی و اجتماعی آن دوران حساس اروپا که همزمان است با میلاد مسیح و سربرآوردن سرداران اسطوره‌یی روم، مانند کراسوس، یولیوس سزار، پمپه و آنتونی، سزار تیبریوس، سزار کلیگولا، سزارنرون و البته سزار کاودیوس و نقش زنان نامدار و بدنامی چون لیویا، کلئوپاترا، مسالینا و اگریپینا، که زندگی هر یک را نویسندگان بزرگی همچون ویلیام شکسپیر در شاهکارهایشان جاودانه کرده‌اند، ارتباطات جالبی نیز با تاریخ ایران اشکانی پیدا می‌کند که تنها هماورد امپراتوری روم در آن دوران بود! و ما در اینجا از همین دیدگاه،‌ یعنی ارتباط ایرانی، به آن دوران می‌نگریم.

ماجرای بزرگ روم به وسیله ‌کراسوس رقم می‌خورد. اوست که همزمان با کلئوپاترا، آخرین فرعون بتلمیوسی و یونانی زیباروی مصر و آنتونی کنسول آینده و رقیب عشقی پمپه در حال بالیدن بود و آن همه داستان‌ها و نمی‌دانیم این کراسوس همان سردار خشنی است که پس از قیام بردگان به رهبری اسپارتاکوس، آن قیام را در هم شکست، اسپارتاکوس و شش هزار برده شورشی را اسیر کرد و در کنار شاهراه سنگفرش رومی آپیان که رم را به جنوب ایتالیا وصل می‌کرد به چهار میخ چلیپا کشید و همچنان نگه داشت تا بپوسند و خوراک کرکس‌ها شوند و باد و باران اجزایشان را فرو ریزد،‌ باشد که موجب عبرت دیگران شود! هاوارد فاست ماجرای اسپارتاکوس را بازنگاری کرد، که ۶۰ سال پیش فیلم سینمایی مشهوری به اشتراک سر لارنس الویه در نقش کراسوس و کرک داگلاس در نقش اسپارتاکوس از آن تهیه شد و نیز همین کتاب منم کلودیوس رابرت گریوز را بنگاه بی‌بی‌سی بین‌المللی به صورت سریال تلویزیونی هفت ساعته‌یی به بازیگری همین سر لارنس اولیویه درآورد. همین کراسوس بود که در پیش از پایان کار اسپارتاکوس و زمانی که یکی از لژیون‌هایش در جنگ عقب نشست دستور داد یکی از وحشیانه‌ترین و ظالمانه ترین مجازات‌های رومی به اجرا درآید که آن را دسیماسیون، یعنی اعدام یک از ۱۰ می‌نامیدند. یعنی لژیون را ردیف می‌کردند و از نقطه‌یی آنها را شمارش می‌کردند و نفرات دهم، بیستم، سی‌ام، چهلم و پنجاهم و… را اعدام می‌کردند و کراسوس چنین کرد.

در واقع او یکی از نخستین متهمان نسل کشی در تاریخ مستند است!‌ همین کراسوس ثروتمندترین مرد روم بود و ثروت او بود که سزار را برکشید اما آزمند بود. ایران مرکز تجارت و صنعت بود و با خزانه‌یی ثروتمند. خاطره اسکندر و نامداری او سرمشقی شده بود برای سرداران رومی که بخواهند آن ماجرا را تکرار کنند! و همین بود که کراسوس را واداشت از فرات بگذرد و برای تاراج رو به ایران نهد. در آن زمان فرات مرز ایران و روم بود و گذر از فرات به معنی جنگ! ارد اول (اشک سیزدهم) شاهنشاه ایران در پیامی شگفت‌زده از او پرسید که سرخود به ایران می‌تازد یا این کار با تصمیم آگاهانه دولت روم است که احتمالا نوعی پیمان‌شکنی رسمی تلقی می‌شد. هم او بود که گفت: «پاسخ تو را در سلوکیه [تیسفون] خواهم داد!» و این جمله معروف از ارد است که گفت: «اگر بر کف دستان خود مویی دیدی سلوکیه را نیز خواهی دید!»

و سر انجام هنگامی که اسپهبد سورنا با جنگ و گریز اشکانی وار، با سپاهی کوچک، ۱۰ هزار تیرانداز و سوار پارتی در برابر ۴۰ هزار لژیونر رومی، در کارهائه [یا حران بعدی در ترکیه کنونی] او را به دامی مرگبار کشاند و کمانداران ایرانی دمار از روزگار او برآوردند، اوکتاویوس اگوستوس، پسرخوانده و جانشین بعدی سزار و نخستین امپراتور روم نیز در همین جنگ فرماندهی یکی از لژیون‌های رومی را بر عهده داشت که موفق شد بگریزد و با گریز خود مسیر تاریخ را دگرگون کرد و سردار کراسوس، پس از آنکه سر فرزندش، افسر سواره نظام روم را بر سر نیزه دید به همراه باقیمانده سپاهیان در هم شکسته‌اش تسلیم شد. اسپهبد سورنا نیز نسبت به آن سردار آزمند و اسکندر تجاوزگر، رحم و گذشتی روا نداشت. دستور داد جامی از زر مذاب به او بنوشانند و گفت «به دنبال زر آمدی؟ نوشت باد!»

در این نبرد عقاب درفش نشانه شرف و اقتدار ارتش روم به دست ایرانیان افتاد و آن را همراه با سر سردار دشمن به ارمنستان نزد ارد فرستادند. چون به شاه گزارش رسیده بود که عموزاده‌اش، پادشاه ارمنستان سر و سری با کراسوس داشته بود، برای خنثی کردن هر توطئه‌یی از جانب او به جای جنگ خودش دوستانه به اردشهر یا آرتاشات پایتخت ارمنستان رفته بود. هنگامی که آن غنایم به شهر رسید، شاه ارد در جشنی که به خاطر عروسی خواهرش با پاکر اشکانی، پسر اردواز یا به بیان ارمنی آرتاواز شرکت کرده بود. به مناسبت آن جشن داستانی از اورپید، نویسنده یونان باستان را به نمایش گذاشته بودند و هنرپیشه نامدار آن زمان یاسون (ژاسون) تراسی بازیگر اصلی بود. بنا بر منابع غربی وقتی یاسون در پشت صحنه از ماجرا باخبر شد برای شاد کردن غافلگیرانه شاه یا به قول امروزی‌ها به عنوان سورپریز، با آن سر به میان صحنه آمد و دکلمه شعری از اورپید را چاشنی نمایش خود کرد و چنین خواند:
شگفتا! شکاری است!

این، ساقه پیچک نو بریده!

رهاورد ما، ارمغانی است از کوهساران!

و شاید این سرانجام و مصیبت مرگ فرزند انتقام بیدادی بود که او بر سپاهیان خودش و بر اسپارتاکوس و اسیرانش روا داشته بود. سپاهیانش هرگز به روم باز نگشتند هزاران نفر به مرو رفتند و گروهی به ارتش ایران پیوستند و به جنگ‌های شرقی و حتی به چین اعزام و ماندگار شدند و هنوز نشانه‌ها و آثاری از آنان از چین تا آسیای میانه دیده می‌شود! این کراسوس، سرداری بدکار و بدنام بود. چه بر سر سورنا آمد؟ می گویند ارد بر او حسد ورزید و او بمرد!

اما حضور پادشاه اشکانی در تئاتر و اجرای نمایش اورپید به عنوان برنامه جشن عروسی پدیده‌یی است نشانگر فرهنگ پیشرفته و مدرن اشکانی که گویی ما در این عرصه هنوز هم می‌لنگیم! و نمی‌دانم آن نمایشنامه آن روز چگونه توانست پروانه اجرا بگیرد! راستی اورپید چیست؟

  • آگوست 05 / 2010
  • دیدگاه‌ها برای هری پاتر و سنگ جادو بسته هستند
رمان ، داستان کوتاه, رمان‌های ترجمه

هری پاتر و سنگ جادو

کتاب هری پاتر و سنگ جادو، نویسنده: ج. ک. رولینگ، مترجم: پرتو اشراق

هری پاتر و سنگ جادو

نویسنده: ج. ک. رولینگ

مترجم: پرتو اشراق

هری پاتر و سنگ جادو اولین کتاب از مجموعه داستان‌های هری پاتر است، این مجموعه به ترتیب عبارت است از:

۱. سنگ جادو
۲. تالار اسرار
۳. زندانی آزکابان
۴. جام آتش
۵. سازمان ققنوس
۶. شاهزاده دورگه
۷. پیام آوران مرگ

که همگی با ترجمه ای روان و دقیق توسط انتشارات ناهید منتشر شده‌اند.

  • آگوست 05 / 2010
  • دیدگاه‌ها برای هری پاتر و پیام‌آوران مرگ بسته هستند
رمان ، داستان کوتاه, رمان‌های ترجمه

هری پاتر و پیام‌آوران مرگ

کتاب هری پاتر و پیام‌آوران مرگ، نویسنده: ج. ک. رولینگ، مترجم: پرتو اشراق

هری پاتر و پیام‌آوران مرگ

نویسنده: ج. ک. رولینگ

مترجم: پرتو اشراق

در هری پاتر و پیام‌آوران مرگ هری هدفی خطرناک و شاید غیرممکن پیش رو دارد. برآن است که هوکروکس‌های باقی‌مانده را پیدا کند و از بین ببرد. هیچ‌وقت خود را تا این حد تنها احساس نکرده.

آینده پر از سایه‌های مبهم و مکار است. اما به‌هرحال باید شهامتی در خود بیابد، و قدرتی، که بتواند به‌سوی هدف حرکت کند. باید خانه راحت و گرم بارو را ترک گوید، و به راهی که نمی‌داند چه پایانی دارد قدم بگذارد.

این آخرین جلد از مجموعه هری پاتر است، و خانم ج.ک.رولینگ به سؤالات زیادی پاسخ می‌دهد، گره‌های بسیار می‌گشاید. بافت این مجموعه به لحاظ ادبی شگفت‌انگیز است، آمیخته با اساطیر ایرلند، توهمات رایج میان آن مردم که جذابیت خاصی به سیر قصه می‌بخشد.

  • آگوست 05 / 2010
  • دیدگاه‌ها برای هری پاتر و جام آتش بسته هستند
رمان ، داستان کوتاه, رمان‌های ترجمه

هری پاتر و جام آتش

کتاب هری پاتر و جام آتش، نویسنده: ج. ک. رولینگ، مترجم: پرتو اشراق

هری پاتر و جام آتش

نویسنده: ج. ک. رولینگ

مترجم: پرتو اشراق

هری پاتر و جام آتش با هر تعریفی از ادبیات نو اثری هنری به شمار می‌رود. با دنیای زیبای نوجوانی می‌آمیزد و تجربه‌های نیک و بد را به نمایش می‌گذارد. آن‌طور که اگر بزرگ‌ترها هم ذهن خود را ورزش دهند و به دنیای فرزندان خویش نزدیک شوند ممکن است با آن‌ها در لذت خواندن یک داستان خوب و زیبا شریک باشند.

هری پاتر از شگفتی‌های ادبیات امروز است. از جهانی خیال‌برانگیز، رنگارنگ و سرشار از حس انسانی سخن می‌گوید. در این چند رمان، نویسنده برای نوجوانان و حتی بزرگ‌ترها، از عناصر تخیل به‌عنوان دست‌مایه، دنیایی متصل به واقعیت خلق می‌کند که همه از کوچک و بزرگ شیفته آن می‌شوند.

  • آگوست 05 / 2010
  • دیدگاه‌ها برای هری پاتر و شاهزادهٔ دورگه بسته هستند
رمان ، داستان کوتاه, رمان‌های ترجمه

هری پاتر و شاهزادهٔ دورگه

کتاب هری پاتر و شاهزادهٔ دورگه، نویسنده: ج. ک. رولینگ، مترجم: پرتو اشراق

هری پاتر و شاهزادهٔ دورگه

نویسنده: ج. ک. رولینگ

مترجم: پرتو اشراق

خانم جوآن کاتلین رولینگ از کودکی به قصه‌نویسی پرداخته. متولد سال ۱۹۶۵ است. در چیپستو از شهرهای ویلز به دنیا آمده و در شش‌سالگی نخستین کتاب خود را نوشته است – قصه‌ای درباره خرگوشی به نام خرگوش!

در دانشگاه اکسیتیر به تحصیل ادبیات فرانسه و ادبیات کلاسیک انگلیسی پرداخت بعد به لندن آمد و مدتی در سازمان عفو بین‌المللی کار کرد و آنگاه در ادینبورو اقامت گزید. شخصیت هری پاتر آن روزی به نظرش رسید که با قطار از منچستر به لندن می‌رفت: «هری پاتر ناگهان با شکل و شمایل کامل خود به ذهن من راه یافت!» و چون در ایستگاه کینگز کراس پیاده شد شخصیت‌های دیگر هم شکل گرفته بودند.

در طول ۵ سال بعد برای هر کتاب طرحی تهیه کرد و بلافاصله به نوشتن نخستین قصه –سنگ جادو– پرداخت که در ۱۹۹۷ منتشر شد. قصه‌های دیگر به ترتیب در سال‌های بعد از راه رسید: تالار اسرار، زندانی آزکابان، جام آتش و سازمان ققنوس. و اینک که جلد ششم را به پایان رسانده شاهزاده دورگه‌اش نام کرده. خانم رولینگ در حال حاضر همراه خانواده خود در شهر ادینبورو زندگی می‌کند.

ناشر ایرانی این آثار بدون شتاب‌زدگی سعی کرده ترجمه و چاپ معتبری ارائه دهد.

  • آگوست 04 / 2010
  • دیدگاه‌ها برای زیر گذر بسته هستند
داستان‌های کوتاه فارسی, رمان ، داستان کوتاه

زیر گذر

کتاب زیر گذر، نوشته‌های کودکان کار، گردآورنده: ع.ص.خیاط

زیر گذر

گردآورنده: ع.ص.خیاط

زیر گذر جلد چهارم مجموعه‌ای است از آثار کودکان کانون‌های اصلاح و تربیت که به همت ع.ص.خیاط گردآوری شده است. نمونه‌ای از آثار این کودکان به نام او که عشق را آفرید و جوان‌ها را بدبخت کرد؟!

نمی‌دانم از دست این پدر و مادر چه بگویم این‌ها را همیشه آژار می‌دهند حتا نمی گذارن که یک روز شاد باشم و شادی کنم همیشه می خوان در زندان خود مرا زندانی کنند در قفس زشت مرا می‌اندازند از زندانی کردن من خوشحال می‌شود درست است که می گویند که پشت سر هر خنده‌ای گریه‌ای هم هست چون من در این زندان آزادی ندارم شما می گویید چگونه فرار کنم مادرم هم نمی‌تواند کار کند چون آنقدر از من دور است که نمی‌تواند طلسم این زندان را بشکند و مرا آژاد کند که مثل پرنده‌هایی دیگر پرواز کنم نه مثل کبک نه مثل کلاغ مثل بلبل.

سینا ۱۶ ساله

  • آگوست 04 / 2010
  • دیدگاه‌ها برای ترس غار بسته هستند
داستان‌های کوتاه فارسی, رمان ، داستان کوتاه

ترس غار

کتاب ترس غار، نوشته‌های کودکان کار، گردآورنده: ع.ص.خیاط

ترس غار

گردآورنده: ع.ص.خیاط

ترس غار جلد سوم مجموعه‌ای است از آثار کودکان کانون‌های اصلاح و تربیت که به همت ع.ص.خیاط گردآوری شده است. نمونه‌ای از آثار این کودکان:

فیروزه از آدم سیاه پوش می‌ترسد. از پارک رفتن می‌ترسد. در پارک بازی نمی‌کند. از چاقو می‌ترسد. فیروزه می‌ترسد وقتی از خیابان رد می‌شود ماشین سیاه او را بزند. او می‌ترسد گربه سیاه در خیابان دنبالش کند. او از دست کتک زدن داداش می‌ترسد. داداش چاقوی دسته سیاه دارد. چاقوی داداش دسته استخونی است. او می‌ترسد با چاقو او را بزند از خانه می‌ترسد. کوچه نمی‌رود. از مرد سیاه که از زیرزمین بیرون می‌آید می‌ترسد. از چاقوی بزرگ دسته سیاه می‌ترسد.

فیروزه، ۸ ساله، اول دبستان
  • آگوست 04 / 2010
  • دیدگاه‌ها برای غار تار بسته هستند
داستان‌های کوتاه فارسی, رمان ، داستان کوتاه

غار تار

کتاب غار تار، نوشته‌های کودکان کار، گردآورنده: ع.ص.خیاط

غار تار

گردآورنده: ع.ص.خیاط

غار تار جلد دوم مجموعه‌ای است از آثار کودکان کانون‌های اصلاح و تربیت که به همت ع.ص.خیاط گردآوری شده است. نمونه‌ای از آثار این کودکان:

مامانم داشت چایی می‌خورد گفتم مامان منم چایی می‌خواهم گفت برو یه گوشه بخواب ببینم. اما حالا دیگه این جوری نیست الان من که برم خونه مامانم میگه بفرما دخترم بیا یه چایی بخور. صبح که از خواب بیدار شدم بابام رفت برامون نون تازه خرید. گفت لباس‌های مدرسه بپوش برو کلاس. اومد دم مدرسه. عمو خیاط داستان‌های عجیبی می‌گفت. بابام خوشش اومد. می خواد واسه من عروسک بخره. خودش گفت اونجا منتظر میشه جلوی در.

سحر، ۸ ساله
  • آگوست 04 / 2010
  • ۰
داستان‌های کوتاه فارسی, رمان ، داستان کوتاه

برج غار

کتاب برج غار، نوشته‌های کودکان کار، گردآورنده: ع.ص.خیاط

برج غار

گردآورنده: ع.ص.خیاط

برج غار جلد اول مجموعه‌ای است از آثار کودکان کانون‌های اصلاح و تربیت که به همت ع.ص.خیاط گردآوری شده.

در زمستان ۱۳۸۰ با کودکان کار و خیابان از نزدیک آشنا شدم. دست عزیزانی که روزهای جمعه تشنگان دانش و محبت را به مدرسه می‌کشاندند فشردم. به دنبال راه کاری بودند تا با کودکانی که که بخشاً حضور در کانون‌های اصلاح و تربیت را بارها تجربه کرده‌اند رابطه‌ای تأثیر گذار بر قرار کنند …

نمونه‌ای از آثار:

یک پسری بود که به نام امیر بود. یک شب که مشق می‌نوشت یک دفعه… دست و پایش از سرما و سرد یخ زده بود که یک دفعه امیر به پدر و مادرش گفت چرا یک بخاری نمی‌خری پدرش گفت پسرم بخاری گران است امیر ناراحت شد و یک روز از مدرسه می‌آمد یک دفعه دید که یک دیوار بلندی آنجاست از نردبان روی دیوار بالا رفت از روی دیوار دید که خیلی بخاری زیبا و قشنگی آنجا است خوشحال شد و خودش را با خوشحالی پرت کرد پایین یک بخاری را برداشت و دیگر نتوانست بالا برود.

خالده، ۱۰ ساله، اول دبستان
  • آگوست 04 / 2010
  • ۱
رمان ، داستان کوتاه, رمان‌های ترجمه

اسکارلت

کتاب اسکارلت، نوشتهٔ الکساندرا ریپلی، ترجمهٔ پرتو اشراق

اسکارلت

الکساندرا ریپلی

ترجمهٔ پرتو اشراق

ادامه رمان «بر باد رفته» است که می‌توان آن را بعد از کتاب مقدس، دومین کتاب پرفروش با جلد گالینگور در سطح جهان دانست، پس از کش‌وقوس‌های فراوان با نام اسکارلت منتشر شد. انتشار این کتاب در حالی محقق شد که پیش از این چند نویسنده در این راه ناکام مانده بودند.

داستان با بازگشت اسکارلت به تارا ادامه پیدا می‌کند. داستان علاقه‌مندی وی به ایرلند و خانواده پدری، داستان بزرگ‌شدن و پیدا کردن حس مادری. او زنی محکم و استوار است که سختی‌های زندگی و راه او را از پا در نیاورده و همواره برای خود هدفی می‌سازد تا حرکت کند و نایستد …

این رمان بیشتر از بر باد رفته به شخصیت و تفکرات او پرداخته است.

  • آگوست 04 / 2010
  • دیدگاه‌ها برای بر باد رفته بسته هستند
رمان ، داستان کوتاه, رمان‌های ترجمه

بر باد رفته

کتاب بر باد رفته، نوشتهٔ مارگارت میچل، ترجمهٔ پرتو اشراق

بر باد رفته

مارگارت میچل

ترجمهٔ پرتو اشراق

«مارگارت میچل» در ۸ نوامبر سال ۱۹۰۰ در آتالانتا آمریکا متولد شد. نویسنده‌ایی که بعدها و در سال ۱۹۳۷ برای رمان بر باد رفته جایزه پولیتزر را دریافت کرد. کتابی که برای همیشه از محبوب‌ترین کتاب‌های تمام دنیاست با بیش از ۲۸ میلیون نسخه و بارها تجدید چاپ به‌یقین شایسته چنین عنوانی است.

او دوران کودکی‌اش را در سال‌های جنگ‌های شهری آمریکا گذراند و به‌خوبی با فضا و حال و هوای آن دوران آشنا بود. آن را می‌شناخت و شاید جزییاتی که در کتابش و در میان روابط انسان‌ها به شکل عجیبی قابل‌لمس هستند، ناشی از زندگی در همان شرایط است.

او پس از فارغ‌التحصیلی از دبیرستان به کالج اسمیت پیوست تا این‌که در سال ۱۹۱۸ از آن فارغ‌التحصیل شد و سپس به‌عنوان اولین زن روزنامه‌نگار در جنوب امریکا در روزنامه‌ای که مطالب مارگارت را یک‌شنبه‌ها و به‌صورت هفتگی منتشر می‌کرد شروع به کار کرد. «میچل» پس از ازدواج ناموفق با «ردآشیو» در ۱۹۲۲، سه سال بعد با مرد دیگری به نام «جان مارش» ازدواج کرد و همچنان با چاپ خاطرات ژنرال‌های جنگ‌های شهری و ایالت جورجیا و مصاحبه با چهره‌های مطرح آن روزها، خود را به‌عنوان یک نویسنده با استعداد معرفی کرد.

چندی بعد وقتی جان مارش همسرش برای او و بنا بر علاقه‌ای که میچل به کتاب‌های تاریخی داشت، یک کتابخانه بزرگ از کتاب‌های تاریخی آماده کرد و او را تشویق به نوشتن رمانی تاریخی کرد. سرانجام در سال ۱۹۳۶ پس از ملاقات میچل با ناشری به نام «هاواردلاتام» پس از ۷ سال نگارش مداوم «بر باد رفته» این رمان منتشر شد. مارگارت میچل سرانجام براثر تصادف رانندگی در سال ۱۹۴۹ فوت کرد.

سال‌ها پس از مرگ او کتابی دیگر از او نیز منتشر شد. مارگرت در سال ۱۹۳۷ به خاطر نگارش رمان پرفروش بر باد رفته جایزه معتبر پولیتزر را از آن خود کرد. اما خلاصه داستان:

اسکارلت بزرگ‌ترین دختر میچل صاحب مزرعه پنبه تارا تنها به یک‌چیز می‌اندیشد؛ ازدواج با اشلی ویلکز پسر مالک مزرعه مجاور. در یک مهمانی در خانه ویلکز اسکارلت به اشلی اظهار علاقه می‌کند ولی اشلی عنوان می‌کند که به ملانی دخترعمویش می‌خواهد ازدواج کند.

رت باتلر ماجراجوی خوش‌قیافه‌ای که شاهد صحبت‌ها بوده است اسکارلت را نصیحت می‌کند. جنگ شمال و جنوب امریکا آغاز می‌شود و اسکارلت با چارلز براد ملانی ازدواج می‌کند ولی چارلز در اردوی آموزشی درمی‌گذرد. اسکارلت به آتلانتا پیش ملانی می‌رود و در آنجا دوباره بارت باتلر ملاقات می‌کند. وقتی آتلانتا موردحمله قرار می‌گیرد رت به اسکارلت و ملانی کمک می‌کند که از شهر بگریزند و آنگاه به جنوبی‌ها می‌پیوندد. وقتی اسکارلت بعد از جنگ پیش اشلی بازگشته و با او زندگی می‌کند اما اسکارلت برای نگهداری مزرعه با فرانک پولدار ازدواج می‌کند. پس از مرگ فرانک، اسکارلت با باتلر ازدواج می‌کند و …

نقل از ایبنا

  • آگوست 03 / 2010
  • دیدگاه‌ها برای گرداب | سپتیموس هیپ | کتاب چهارم بسته هستند
رمان ، داستان کوتاه, رمان‌های ترجمه

گرداب | سپتیموس هیپ | کتاب چهارم

گرداب | سپتیموس هیپ | کتاب چهارم، نوشتهٔ آنجی سیج، ترجمهٔ پرتو اشراق

گرداب | سپتیموس هیپ | کتاب چهارم

آنجی سیج

ترجمهٔ پرتو اشراق

در قلعه غوغایی برپاست، مرین مردیت با نقشه‌های شوم برای سپتیموس بازگشته. دردسرهای خطرناک و حوادث عجیبی در انتظار سپتیموس و جناست. روح نخستین دست‌نوشته سحرآمیز ترتیوس فیوم نام دارد که برای این دو نقشه‌ها کشیده و خیال‌های جنایت‌آمیز در سر می‌پرورد. روح دست‌نوشته سحرآمیز می‌خواهد سپتیموس را به گرداب مرگبار اندازد و در تله‌ای گرفتار کند که خلاصی از آن ممکن نیست. اما سپتیموس و جنا هم خیالات دیگری در سر دارند، بر آن هستند که در جست‌وجوی خانه فوریکس برآیند، و این خانه جایی عجیب است. جایی که زمان در آنجا حضور دارد، جایی که ناامیدانه تلاش می‌کنند نیکو و اسنوری را که در گذشته به دام افتاده‌اند نجات دهند آیا سپتیموس می‌تواند از گرداب مهیب که در راه دارد به‌سلامت عبور کند؟

داستان زندگی سپتیموس هیپ سراسر حادثه و پر از وقایع خیال‌انگیز، این بار نیز با واقعه‌ای جادویی همراه است.

برگه‌ها:123456