
قلمرو طلا
مارگارت درابل
ترجمهٔ شبنم بزرگی
هر اتفاقی رخ بدهد، گذشته خریدنی نیست. نمیتوانی یک عدد تاریخ یا پیشینه بخری. گذشتهای داری مال خود خودت، و آزادی تا با آن چطور تا کنی.
با قلمرو طلا، شخصیتی تازه، گرفتار در مصائب تازهای پا به عرصه نهاد که وضعیت تازهای را برای رمان تعریف میکرد.
اگر بزنگاه تراژیک رومئو و ژولیت از تأخیر در دریافت نامهٔ رومئو و سلسله رویدادهای پس از آن صورت میپذیرد، فرانسیس وینگِیت و کارل اشمیت (ژولیت و رومئوی قرن بیستمی مارگارت درابل) نیز ماجرای خود را با تأخیر در دریافت کارتپستالی آغاز میکنند. با این تفاوت که این دو برخلافِ قهرمانان شکسپیر، بهجای شوریدگی و تلاش برای وقوع عشق، نجاتیافتگانِ برهوت عالمیاند که تنها در امکان عشق میکوشد.
– امانوئل نلسون
دیدگاهتان را بنویسید: