:::: منو ::::

انتشارات ناهید

معرفی کتاب های منتشر شده

  • به اینستاگرام انتشارات ناهید بپیوندید

    به اینستاگرام انتشارات ناهید بپیوندید

  • تازه‌های انتشارات ناهید

    تازه‌های انتشارات ناهید

وبلاگ

  • ژانویه 09 / 2022
  • ۰
رمان ، داستان کوتاه, رمان‌های ترجمه

حلقه‌های زحل

حلقه‌های زحل

حلقه‌های زحل

و. گ. زیبالت

ترجمهٔ پویا رفویی


حالا که می‌نویسم، و دیگربار به تاریخمان می‌اندیشم که سیاهه‌ی بلندبالایی است از مصیبت و بس، از خاطرم چنین می‌گذرد که …

ـ از متن کتاب


آیا هنوز عظمت ادبی ممکن است؟ نظر به قهقرای بی‌امانِ شوقِ به ادبیات، و سلطۀ قرین با دَم‌سردی، چرب‌زبانی، و قساوت بی‌رحم مضامین داستانی متعارف، اکنون کارستان ادبیات شریف در چه نمود می‌یابد؟ یکی از معدود پاسخ‌های در اختیار مخاطبان، آثار زیبالت است.

ـ سوزان سانتاگ



کتاب بی‌نظیری است و زیبالت به‌قطع‌یقین از اعاظم نویسندگان اروپاست. موشکافی، شاعرانگی و طنینِ نثرش مایهٔ‌شگفتی است … زیباییِ تجلی‌کرده بر ساحت عادت را به اوج‌هایی می‌رساند که فقط در امثالِ پروست به‌سراغ می‌آید.

ـ جان موری


اثری است بس بدیع، توأمان باریک‌بین و شوریده … پاره‌ای خاطره، پاره‌ای داستان، پاره‌ای تأملاتی مکتوب، و درنهایت جستاری است محضِ به‌خاکِ‌سیاه‌نشستگان.

ـ آنتونی تواِیت

  • ژانویه 09 / 2022
  • ۰
تاریخ ، فلسفه ، سیاست, زندگی‌نامه، خاطرات

خودزنگی‌نامهٔ نابهنگام

کتاب خودزنگی‌نامۀ نابهنگام نوشته‌ی یوگنی یفتوشنکو ترجمه‌ی یوسف نوری‌زاده

خودزنگی‌نامهٔ نابهنگام

یوگنی یفتوشنکو

ترجمۀ یوسف نوری‌زاده


مادر! با اجازه تولد پسرتان را تبریک عرض می‌کنم.
خیلی دلتان برایش شور می‌زند. اینجا تشریف دارند.
بخورنمیری درمی‌آورد، در ازدواجش عقل به خرج نداد.
قد بلند، ترکه‌ای است، صورتش را اصلاح نکرده است.
وای، چه چهره‌ی به غیظ نشسته‌ی نازنینی!
با اجازه تبریک عرض می‌کنم
تولد دلشوره‌ات را از شما به ارث بُرده
شیفتگیِ به‌دور از دلسوزی‌اش به این روزگار را
و کله‌شقی و دستپاچگی در باورش را
از شما رسیده باورش
به انقلاب
جوری بارش نیاوردید که پول‌وپله‌ای
یا اسم‌ورسمی به‌هم بزند.
و جُربزه‌اش بی‌ترسی است و بس.
باز کنید پنجره‌ی اتاقش را
راه دهید جیک‌جیکِ شاخ‌بُن پربرگ را به درون
دفترچه و شیشه‌ی جوهرش را بیاورید
لیوانی شیر بیاورید و ببینید که چه می‌کند!


یوگِنی یِفتوشنکو در سال ۱۹۳۳ از تبار میان‌نژادیِ اوکراینی، روسی، و تاتار در شهر کوچک و دورافتادهٔ سیبریاییِ زیما به‌دنیا آمد. سال‌های آغازین کودکی‌اش را در سیبری گذراند اما در مسکو فارغ‌التحصیل شد. وقتی که استالین در ۱۹۵۳ درگذشت او نوزده‌ساله بود. در بحران اخلاقی‌ای که از پسِ افشاگری جنایات استالین از راه رسید، یِفتوشنکو، یک باورمندِ پرشور به ایده‌آل‌های اوایل انقلاب و نیاز به «احیاءِ خلوص‌شان»، به نقش علنی خود به‌عنوان شاعرِ قشر جوان نایل شد؛ قشری که واکنششان حیرت‌انگیز بود. چاپ‌های صدهزار نسخه‌ایِ او بی‌درنگ به فروش می‌رفت؛ جمعیتِ چهارده‌هزار نفری برای شنیدن حرف‌های او به استادیوم مسکو هجوم می‌آورد. شعر بحث‌برانگیز او علیه یهودستیزی، «بابی یار» را شوستاکویچ به موسیقی درآورد.


بُرشی از کتاب:

خودزندگی‌نامهٔ شاعر، شعر اوست. هرچیزِ دیگر فقط می‌تواند یک پانوشت باشد. شاعر فقط زمانی شاعر است که خواننده بتواند او را به‌صورت یک کل ببیند گویی او را با تمام احساسات، افکار و اَعمالش در گودیِ دست خود نگه داشته است.
اگر شاعر تلاش کند خود را بین انسان و شاعر تقسیم کند، ناگزیر به‌عنوان هنرمند دست به انتحار خواهد زد.
متاسفانه شعرای زیادی هستند که، بعد از آنکه دیگر زندگی‌شان از مسیر شعر و شاعری خارج می‌شود، به نوشتن ادامه می‌دهند؛ سعی می‌کنند خود را متفاوت با آنچه هستند جا بزنند.
اما بعد آنچه می‌نویسند فقط برای خودشان شعریت دارد.
شعر را نباید فریب داد.
شعر زن حسودی‌ست که دروغ را نخواهد بخشید.

  • ژانویه 09 / 2022
  • ۰
رمان ، داستان کوتاه, رمان‌های ترجمه

باغ قدیمی

باغ قدیمی

باغ قدیمی

هوانگ سوک ـ یانگ

ترجمهٔ افسانه قربان‌زاده


هوانگ سوک ـ یانگ نویسندهٔ تحسین‌شدهٔ جهانی، قصهٔ عشق غم‌انگیزی را با روایت دو زندگی موازی، بازگو می‌کند. مسائل پشت پردهٔ پایان جنگ سرد، و انقلاب سیاسی کرهٔ جنوبی در دههٔ هشتاد، را به چالش می‌کشد. باغ قدیمی قصهٔ وفاداری‌ست ـ وفاداری به میهن، به عقیده، و به عشق.

هیون وو زمانی یون هی را می‌بیند و با او آشنا می‌شود، که به دلیل شرکت در قیام کوانگجو و مطالبهٔ دموکراسی در کرهٔ جنوبی متواری است. با دستگیری و حبس هیون وو، دوران خوش و خرم این دو به‌سر می‌رسد. قریب به دو دهه بعد، مرد که آزاد می‌شود کره‌ای را می‌بیند به‌شدت مدرنیزه، به‌ظاهر دموکراتیک، ولی در عمل تا خرخره گرفتار در فساد و نابرابری. رفقای قدیم پیر و فرسوده‌اند و یون هی، که در دوران حبس مَرد هیچ‌گاه مجال دیدار او را نیافت، مرده است.

  • ژانویه 09 / 2022
  • ۰
رمان ، داستان کوتاه, رمان‌های ترجمه

قلمرو طلا

قلمرو طلا
تصویر روی جلد: مجسمهٔ مسافر از برونو کاتالانو ۲۰۱۹

قلمرو طلا

مارگارت درابل

ترجمهٔ شبنم بزرگی


هر اتفاقی رخ بدهد، گذشته خریدنی نیست. نمی‌توانی یک عدد تاریخ یا پیشینه بخری. گذشته‌ای داری مال خود خودت، و آزادی تا با آن چطور تا کنی.

مارگارت درابل

با قلمرو طلا، شخصیتی تازه، گرفتار در مصائب تازه‌ای پا به عرصه نهاد که وضعیت تازه‌ای را برای رمان تعریف می‌کرد.

برنارد برگُنزی

اگر بزنگاه تراژیک رومئو و ژولیت از تأخیر در دریافت نامهٔ رومئو و سلسله رویدادهای پس از آن صورت می‌پذیرد، فرانسیس وینگِیت و کارل اشمیت (ژولیت و رومئوی قرن بیستمی مارگارت درابل) نیز ماجرای خود را با تأخیر در دریافت کارت‌پستالی آغاز می‌کنند. با این تفاوت که این دو برخلافِ قهرمانان شکسپیر، به‌جای شوریدگی و تلاش برای وقوع عشق، نجات‌یافتگانِ برهوت عالمی‌اند که تنها در امکان عشق می‌کوشد.

– امانوئل نلسون

  • دسامبر 31 / 2019
  • ۰
رمان ، داستان کوتاه, رمان‌های ترجمه

از غم بال درآوردن

از غم بال درآوردن

از غم بال درآوردن

پتر هانتکه

ترجمه‌ی پویا رفویی


حقیقتش اینکه، ادبیات در نظرش صرفاً داستان‌هایی از گذشته بود، نه هرگز رؤیاهایی از آینده؛ در آن‌ها همه‌ی چیزهایی را پیدا می‌کرد که از دست داده بود و دیگر هیچ‌وقت جبران مافات نمی‌شد. در اوایل زندگی‌اش، از هر تصوری از آینده دست کشیده بود. ازاین‌رو دومین بهارش صرفاً در حکم تجلی رجعت تجربه‌ی ماقبل بود.
ادبیات یادش نداد تا به فکر خودش بیفتد، بلکه حالی‌اش کرد که خیلی دیر شده، از کجا که می‌شد برای خودش کسی باشد.

ـ از متن کتاب

  • دسامبر 31 / 2019
  • ۰
ادبیات ایران, ادبیات، نقد ادبی، زبان‌شناسی

شاملو به روایت خرمشاهی

شاملو به روایت خرمشاهی

شاملو به روایت خرمشاهی

به کوشش عارف خرمشاهی


این کتاب شامل ارزیابی و داوری‌های شش‌گانه دربارۀ شعر و هنر و شخصیت فرهنگی و جایگاه هنری شادروان احمد شاملو شاعر بزرگ معاصر و خالی از افراط و تفریط است. در این اثر شش مقاله آمده که مشتمل بر یک مصاحبۀ بلند و پنج مقاله است. مصاحبه را شاعر و شعرپژوه کوشای معاصر آقای مهدی مظفری ساوجی با مؤلف انجام داده است. پس از مصاحبه دو مقالۀ «حافظ شاملو» و «ابراهیم در آتش» از مقالات اصلی این کتاب است. دیگر مقالات هم دربارۀ شعر و مقام شاعری شاملوست. همچنین مقاله‌ای در ارزیابی «کتاب کوچه» است. در این مقالات، مقاله‌ای به شرح دیدار مؤلف با شاملو در آخرین روزهای پربار و پربرکت اوست.


نام کتاب خالی از طنز نیست. زیرا شادروان شاملو اولین شخصیتی است که کلمۀ «به روایت» را در «حافظ شیراز» ــ تصحیحش از دیوان حافظ ــ به‌کاربرده است.

  • دسامبر 31 / 2019
  • ۰
رمان ، داستان کوتاه, رمان‌های ترجمه

وداع با کودکی‌ام

وداع با کودکی‌ام

وداع با کودکی‌ام

پانائیت ایستراتی

با مقدمۀ رومن رولان

ترجمۀ صابر مقدمی


نویسنده‌ای است مادرزاد که از روایت داستان‌های خویش لذت می‌برد. اگر شیفتۀ نوشتن داستانی شود هیچ شخصی حتی خودش قادر نیست بفهمد که این داستان یک ساعت یا هزارویک شب طول خواهد کشید … این قصه‌گوی نابغه چنان قدرتمند و شکست‌ناپذیر است که قبل خودکشی‌اش، در نامه‌ای لابلای شکوه و شکایت‌های نومیدانه‌اش، دو حکایتِ خنده‌آور از سفرهایش را برایم نوشته بود.

رومن رولان

  • دسامبر 31 / 2019
  • ۰
رمان ، داستان کوتاه, رمان‌های ترجمه

زندگانی من و روزگار سخت

زندگانی من و روزگار سخت

زندگانی من و روزگار سخت

جیمز تربر

ترجمه‌ی محمد هدایتی


تی. اس. الیوت تربر را طنزپرداز محبوبش می‌خواند و نوشته‌ها و طرح‌هایش را «سندی از عصری که بدان تعلق داشتیم». ارنست همینگوی نوشته‌های تربر را «بهترین نوشته‌هایی که در آمریکا منتشر شده» خوانده است و درباره‌ی کتاب زندگانی من و روزگار سخت می‌گوید که این اتوبیوگرافی نزد من بالاتر از کار هنری آدامز است. «حتی در همان سال‌های ابتدایی، زمانی که تربر با نام آلیس بی. توکلاس می‌نوشت، می‌دانستیم تا چه اندازه مستعد است». راسل باکر درباره‌ی این کتاب در نیویورک‌تایمز نوشت که «این احتمالاً کوتاه‌ترین و زیباترین اتوبیوگرافی‌ای است که تاکنون نوشته شده است».

  • دسامبر 31 / 2019
  • ۰
داستان‌های کوتاه ترجمه, رمان ، داستان کوتاه

آشیانۀ گنجشک در سایه‌بان | داستان مدرن کوبا

آشیانۀ گنجشک در سایه‌بان

آشیانۀ گنجشک در سایه‌بان

(داستان مدرن کوبا)

کَلوِرت کِیسی، اُنِیلو خورخه کاردوسو، ویرجیلیو پینیِرا، اومبرتو آرِنال، آنتوان آروفات، آنا ماریا سیمو، روجِلیو لوپیس، گوئرمو کابرِرا آنفانته، لوییس آگوئرو، رِینالدو گونزالِز، آنا ماریا سیمو

گزینش: جِی. اِم. کوهِن

ترجمۀ یوسف نوری‌زاده


«رنگ کفش‌های مرد گلفروش، خاموشی یک چراغ در پشت پنجره‌ای در پشت پنجره‌ای در دودست‌ها، جزئیات کوچک، قطرات باران روی علف، بوی نمناکیِ خاک همه و همه توجه او را به خود جلب می‌کردند. به نظر می‌رسید از سرعت همه‌چیز در پیرامون او اندکی کاسته شده. چشمان براقش انتظار می‌کشید؛ آکنده از محبت و اشتیاق بود،؛ اما اینها همه فقط یک آن بود، نه بیشتر، و دوباره درخشندگی از همه‌چیز رخت بربست و همه‌چیز عادی شد.»

ـ از متن کتاب


«من همیشه خاطرات خودم رو دارم. به من می‌گه همۀ این چیزها رو فراموش کنم، اینکه اینها فقط اوقاتم رو تلخ می‌کنن، اما من نمی‌خوام که خاطراتم ازم گرفته بشه. بعضی وقت‌ها که چشم‌هام رو می‌بندم، مثل یه روز روشن همه‌شون رو می‌بینم. بعضی وقت‌ها صدای آقای چارلز رو درست مثل وقت‌هایی که کنارم ایستاده بود می‌شنوم.»


ـ از متن کتاب


«تنها بودم. نفس عمیقی کشیدم. آرام آرام در را هُل دادم. گیاه تنومند در تاریکی داشت می‌تپید. به آغوش او پناه بردم. پر از سیاهرگ و گره‌های ریز بود. نفسش گرم بود. زنده بود. برای آنکه بهتر احساسش کنم، باید کفش‌هایم را درمی‌آوردم. اولین تماسِ یکی از ساقه‌های او با تنم یک تماس نرم و ملایم بود. خودم را وا دادم تا به مرکز رشد و نمو او کشانده شوم. ریشه‌هایش دور قوزک پاهایم پیچیدند؛ کم‌کم برگ‌هایش روی دست‌هایم را پوشاند. حالا همه‌جای گیاه داشت به‌آرامی رشد می‌کرد تا دور گردنم را بپوشاند و به گوش‌ها و چشم‌هایم وارد شود. من و او هم‌نَفَس شده بودیم.»

ـ از متن کتاب

  • سپتامبر 24 / 2019
  • ۱
ادبیات جهان, ادبیات، نقد ادبی، زبان‌شناسی

سه گام بر نردبان نوشتار

سه گام بر نردبان نوشتار

سه گام بر نردبان نوشتار

ویرایش جدید

الن سیکسو

ترجمۀ ماهان تیرماهی


نوشتن همین کار پیچیده است، «این آموختن به مردن»، به عبارتی نکشتن، دانستن اینکه مرگی در کار است، نه انکار آن و نه گواهی بر آن … جرم ما نیست آنچه بدان می‌اندیشیم، این جرم با جرم و جرایم درج‌شده در جراید فرق دارد، این جرم همواره کمی بیشتر یا کمی کمتر رخ داده است.

ـ از متن کتاب


تنها کتابی که ارزش نوشتن دارد، کتابی است که جسارت یا قدرت نوشتنش را نداریم. کتابی که رنجمان می‌دهد (مایی که می‌نویسیم)، کتابی که ما را به لرزه می‌افکند، شرمسارمان می‌کند و خونمان را می‌ریزد. این نبردی‌ست علیه خودمان، علیه مؤلف؛ از ما دو یا یکی بایست شکست بخورد، یا بمیرد.

ـ از متن کتاب


فارماکان هم می‌میراند هم زنده می‌دارد. نجات همان‌جاست که خطر آن‌جاست. فقط با نوشتار است که از اقتدارِ همه‌جاگیر متنْ آزاد توان شد. نوشتن نبردی است علیه خودمان. متنْ متن یگانه‌ی جهان است ـ گورستان سوژه‌ها.
نوشتن خیانتِ من است به خودم. تنها این خیانت است که از عهده‌ی اقتدار برمی‌آید.

ـ مترجم

  • سپتامبر 24 / 2019
  • ۰
رمان ، داستان کوتاه, رمان‌های ترجمه

آمریکازده‌ها

آمریکازده‌ها

آمریکازده‌ها

رضوانی

ترجمۀ رضا سیدحسینی


دربارۀ مقام رضوانی در ادبیات فرانسه کافیست آنچه چند سال پیش «فرناندو آرابال» به خود من گفت نقل کنم. «آرابال» می‌گفت: «تئاتر فرانسه ارزش امروزی خود را مدیون نمایشنامه‌نویسانی است که همه خارجی هستند: یونسکو اهل رومانی است، بکت ایرلندی است، من اسپانیایی هستم و رضوانی ایرانی است.»

ـ از مقدمۀ مترجم


قبل از هر چیز باید بگویم که ما کاملاً «آمریکانویاک» هستیم. این بیماری ما چیزی است مثل خارش. «آمریکایی = خرت، خرت، خرت»

ـ از متن کتاب

  • سپتامبر 24 / 2019
  • ۰
رمان ، داستان کوتاه, رمان‌های ترجمه

سومین دروغ

سومین دروغ

سومین دروغ

آگوتا کریستف

ترجمۀ قاسم صنعوی


سومین دروغ، سرگذشت اندوهبار دو برادر است که در فکر یکی می‌گذرد: «من را کلوس می‌نامند، ولی آیا نامم همین است؟ من از کودکی یاد گرفته‌ام که دروغ بگویم. در دوران بازآموزی به من دروغ می‌گفتند و من هم دروغ می‌گفتم. پس از گذر از مرز کشورم هم دروغ گفتم و در کتاب‌هایم نیز دروغ گفتم. می‌خواهم برادری را بیابم که شاید وجود نداشته باشد. آیا برای آخرین‌بار دروغ خواهم گفت؟» – و برادر دیگر: «نام من کلوس است. ولی هیچ‌کس من را به این نام نمی‌شناسد. از پنجاه سال پیش که برادر دوقلویم ناپدید شده، زندگی‌ام دیگر خیلی معنی ندارد. دیرزمانی چشم به راه بازگشتش مانده‌ام. اما اگر امروز برگردد ناگزیر خواهم بود به او دروغ بگویم.»


پس از هراس‌های جنگ و سال‌های رژیم سربی، آیا سرانجام زمان گشودن چشم‌ها به روی حقیقت رسیده است؟ ولی در این صورت، حقیقت چیزی جز دروغی دیگر نخواهد بود، زیرا «کتاب هرقدر هم که اندوهبار باشد، به اندازه زندگی غبار نیست …


خانم آگوتا کریستوف، نویسنده مجارستانی‌الاصل، در این رمان کوتاه که در کشورهای گوناگون با استقبال گرم رو‌به‌رو شده، به این پرسش، پاسخ می‌دهد.

برگه‌ها:1234567...15